فهرست مطالب

مجله مطالعات دینی رسانه
پیاپی 2 (تابستان 1398)

  • تاریخ انتشار: 1398/06/01
  • تعداد عناوین: 6
|
  • سیاوش صلواتیان*، حجت سلیم صفحات 9-34
    وحی و دعا از جمله مفاهیمی در دین اسلام هستند که از منظر علم ارتباطات، قابلیت بررسی دارند، اما تا کنون جایگاه و نسبت این دو حوزه با یکدیگر به روشنی معلوم نشده است. در مقاله حاضر، در راستای بازتولید برخی از مفاهیم علم ارتباطات بر اساس جهان بینی اسلامی، ابتدا به بررسی کلامی و فلسفی این مفاهیم پرداخته و سپس ضمن تلاش برای حفظ خوانش هایی آزاد و منتقدانه از علم ارتباطات، تحلیل هایی ارتباطی از ماهیت این مفاهیم و چگونگی به وقوع پیوستن آن ها ارائه شده است. ابعاد مختلف ماهوی و کارکردی ارتباط انسان با خدا عمدتا به جهت برقراری ارتباط بین مراتب وجودی مختلف، از دیگر انواع ارتباطات انسانی متفاوت است. لازمه برقراری چنین ارتباطی، ایجاد هم مرتبگی بین دو طرف ارتباط است. این هم مرتبگی یا از طریق توانایی بالفعل بندگان خداوند برای صعود به عوالم مثال و ملکوت به دست می آید یا از طریق اراده حق متعال برای این که برقراری ارتباط را به عالم ماده نازل کند. با این دیدگاه، ارتباط انسان و ذات اقدس اله را می توان به دو دسته ملکوتی و مادی تقسیم بندی کرد که مفاهیم وحی و دعا در دسته ملکوتی جای می گیرند. بر این اساس، مکاتب فرایندی و شناختی قادر به ارائه تبیین روشنی از فرایند برقراری این نوع ارتباط نخواهند بود؛ چرا که به هنگام برقراری ارتباط در قالب عالم ملکوت، وجود از جنس معانی مجرد است و اشتراک معانی توسط عقل فعال صورت می پذیرد.
    کلیدواژگان: ارتباطات انسانی، وحی، دعا، ارتباطات اسلامی
  • عادل صادقی* صفحات 35-66

    در رویکرد پست مدرنیستی، واقعیت مجازی مولفه های خود را چنان که بخواهد بر می سازد و واقعیت را به عنوان مقوله ای منفک از نشانه های آن در جهان اشباع شده از سیطره رسانه ها به کار می بندد. بر این اساس، با سیطره ایما ها و نشانه ها، امر واقع محو و مرجع حقیقت از وجود خارجی تهی می گردد. با انباشت و فوران نشانه ها و تصاویر در همه شئون زندگی مانند اقتصاد، سیاست، اجتماع، هنر و تولید و توزیع معانی، به نشانه ای شدن فرهنگ، سیاست و اجتماع می انجامد و معرفت تا مرتبه ای پایین آورده می شود که واقعیت و خیال صرفا برای تامل در تصورات ادراک شده از طریق حواس به کار می رود و هرگونه بحث از معناگرایی در فضای جهان شمول واقعیت مجازی غیرممکن فرض می شود. سوال این است که آیا چارچوب نظری و حکمی برای تبیین استقلال حوزه معنا از جهان مجازی شده و تحویل نشدن حقایق به نشانه ها و ایماژها در اندیشه ابن عربی وجود دارد یا خیر؟ در این پژوهش، به مدد روش تحلیل محتوای کیفی با بازاندیشی و تحلیل واقعیت مجازی بر پایه مبانی خیال ابن عربی و زمینه شکل گیری مجاز بر پایه پارادایم دینی، به کاستی های موجود در نظریه های شناخته شده پست مدرنیته در مورد واقعیت مجازی پرداخته شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد تعریف، برساخت و گسترش واقعیت مجازی متناسب با پارادایم دینی از منظر ابن عربی امکان پذیر است.

    کلیدواژگان: واقعیت مجازی، واقعیت، خیال، ابن عربی، فیلم، رسانه
  • حمید تلخابی* صفحات 67-91

    ایده جنینی، گذشته از اینکه در حکم مبدا فیلم نامه و متن نمایشی است، سایه قوت و ضعفش تا انتهای نگارش با نویسنده باقی می ماند. کمبود ایده جذاب و برانگیزاننده، همواره دغدغه نویسندگان، تهیه کنندگان، برنامه های تلویزیونی و رادیویی بوده است که علیرغم منابع شناخته شده غنی، پدیدآورندگان متون نمایشی از ظرفیت های این منابع نتوانسته اند به درستی بهره ببرند. بخشی از این مشکل به فقدان پژوهش های بومی و کاربردی منطبق با مباحث دینی و حکمی، در این حوزه برمی گردد. این تحقیق درصدد بررسی شیوه و تجربه جدید روایت شناسانه در سیر نزولی و صعودی شخصیت نمایشی مورد است تا در فرایند خلق و درک ایده جنینی بتوان از آن بهره برد. در همین راستا تلاش می شود به به این پرسش پاسخ دهد که ایده جنینی در فرایند خلق و درک متن نمایشی، چگونه تحلیل می شود. متون نمایشی از منظر حکمی در سیر نزولی و صعودی شخصیت، بر اساس کنش او ترسیم می شود و در شکل ظاهری آن، تفاوتی با الگوهای روایت شناسی ندارد؛ چراکه در سیر نزولی تعادل اولیه به تدریج از بین می رود و با تشدید موقعیت بحرانی به عدم تعادل می رسد. در سیر صعودی نیز همچنان عدم تعادل تدوام و تشدید می شود و درنهایت به تعادل ثانویه می رسد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که ایده جنینی نتیجه تلاقی انتخاب و کنش شخصیت در سیر نزولی و صعودی است که معنای اولیه نیز در اثر نمایشی بروز می یابد.

    کلیدواژگان: ایده جنینی، متن نمایشی، کنش شخصیت، سیر نزولی و صعودی، معنا
  • محمدعلی خبری، مهدی جوزی* صفحات 93-118

    یکی از مسائل پیش روی فرهنگ و هنر ما آن است که با جود بهره مندی از میراث فرهنگی سترگ به خصوص درزمینه عرفانی هنوزآنچنان که بایدوشاید راهکار انتقال این  میراث بزرگ را به زبان هنری امروزی که مورد استقبال قرار بگیرد، به دست نیاورده ایم.سوال اصلی در این مقاله آن است  که برای انتقال مایه های پرارزش حکایات عرفانی به زبان هنری و رسانه ای امروزی، چگونه فرمی مناسب است؟ به نظرمی رسد بهترین راهکار برای یافتن چگونگی این انتقال، تمرکز روی یک نمونه و تحلیل آن باشد. در این میان «رمان کیمیاگر» اثر «پائولو کوئیلو» به عنوان یکی از پرفروش ترین رمان ها در چندسال اخیر با مایه های عرفانی و مقتبس از حکایتی از داستان های مثنوی مولوی می تواند نمونه خوبی برای کنکاش در این مسئله (از جهت ساختاری و  نه لزوما معنایی) مورد توجه قرار گیرد. در این پژوهش، تلاش شده تا از روش «تحلیل روایی» و با تاکید بر «الگوی سفر قهرمان» این مهم مورد بررسی قرار گرفته تا درنتیجه الگویی عام ، برای اقتباس از حکایت های عرفانی میراث اسلامی ایرانی به دست آید.

    کلیدواژگان: کیمیاگر، تحلیل روایت، سفر قهرمان، پائولوکوئیلو، اقتباس از متون عرفانی
  • علی عباسی، غلامرضا یوسف زاده* صفحات 119-142

    قرآن کتاب شناخت و هدایت است و در آن قصه هایی برای نیل به این مقصود بیان شده اند. این قصه ها را می توان از جنبه های روایی بررسی کرد. گرماس یکی از روایت شناسانی است که با ارائه الگوی کنشگران، تحلیل و شناخت روایت را آسان تر کرده است. گرماس نشان داد که همه عناصر قصه قابل تجزیه و تحلیل و دارای نقش موثرند. این کنشگرها ممکن است اشیاء، مفاهیم یا اشخاص باشند. مدل گرماس بسیار انعطاف پذیراست و ظرفیت بالایی برای تجزیه وتحلیل قصه دارد. در این مقاله کوشش شده است با روش تحلیلی و توصیفی بر مبنای الگوی کنشگران گرماس، سه قصه از قصص قرآن کریم قصه حضرت نوح (ع)، حضرت صالح (ع) و اصحاب کهف) مورد بررسی قرار گیرد و به این سوالات پاسخ داده شود که آیا الگوی کنشگران با قصه های قرآن کریم منطبق است یا خیر؟ کنشگر الهی چه نقشی در این قصه ها بر عهده دارد و ایفا می کند؟ با بررسی های انجام شده متوجه می شویم که خداوند عزوجل به عنوان کنشگر نقش پررنگی دارد و یاری رسان کسانی است که هدفشان ایمان به خداوند است. از سوی دیگر کسانی مانند مشرکان و کافران که در تقابل با کنشگر الهی به کنش می پردازند، همیشه دچار شکست و سیاه بختی می شوند. الگوی گرماس در سه داستان حضرت نوح (ع)، حضرت صالح (ع) و اصحاب کهف منطبق است.

    کلیدواژگان: قصه های قرآن، گرماس، الگوی کنشگران، روایت
  • سیدمحمدصادق مرکبی، روح الله ظریف* صفحات 145-173

    با توجه به اهمیت اخلاق در اسلام و بالتبع آن در نظام جمهوری اسلامی و  رسانه ملی، لازم است همواره این مقوله در سیاستگذاری ها و برنامه سازی ها مورد توجه قرار گیرد. از آنجا که در همه مجموعه های تلویزیونی به صورت مستقیم و غیرمستقیم برخی از ارزش های اخلاقی تبلیغ می شوند، لذا این مقاله با بررسی این موضوع و با هدف نشانه شناسی مجموعه تلویزیونی "نون خ" از منظر اخلاق اسلامی بررسی می شود. روش تحقیق از نوع کیفی و تکنیک نشانه شناسی مبتنی بر پنج رمزگان بارت است. در این میان با بهره گیری از رویکرد اخلاقی و مولفه های جامعه شناختی و روانشناسی به موضوع پرداخته شده است. یافته ها نشان می دهد که سریال رویکردی مثبت نسبت به مقوله اخلاق در توجه به حضور اجتماعی قومیت ها و اسطوره ها را دارد و همه رفتارها و گفتارهای شخصیت ها تقریبا تحت تاثیر فضای غیراخلاقی حاکم بر جامعه است. همچنین خانواده به عنوان کانونی برای رعایت ارزش های اخلاقی و ملزم به تعهد و پایبندی به آنها ارایه شده است؛ نتایج نشان می دهد توجه مجموعه تلویزیونی معطوف به جهت گیری اخلاقی و پذیرش نقش ها در خانواده و جامعه بوده و  با نمایش فداکاری و گذشت بیان کننده فضایل اخلاقی در خانواده های اخلاق مدار و سنتی است. در چنین شرایطی کلیت فرایند اجتماعی و روانشناختی این مجموعه تلویزیونی، درصدد همسویی و نزدیک کردن روابط و اخلاقیات در خانواده به سمت اصول و فضایل اخلاقی و جهت گیری به اخلاق حمیده بوده است.

    کلیدواژگان: نشانه شناسی، اخلاق اسلامی، فضایل و رذایل، مجموعه تلویزیونی نون خ
|